هوشنگ گلمکانی: مستند
خانه قمرخانم نمونة خوبی از فیلمهایی است که متکی بر غرابت موضوعشان نیستند و نشان میدهد که چهگونه میتوان با یک پرداخت متناسب (حتی خیلی ساده) و سنجیده، از یک موضوع عادی و دمدستی هم مستندی تماشایی ساخت.
فیلم دربارة زن مسنی است که در یکی از طبقههای خانهای قدیمی زندگی میکند و در طبقههای دیگر فرزندانش با خانوادههایشان ساکناند. بچهها تصمیم گرفتهاند طبق سنت دهههای اخیر، خانه را بکوبند و به جایش آپارتمان بسازند و «مادر» هم برای پیوستن به فرزند دیگرش عازم خارج است. فیلمساز بدون دراماتیک کردن هیچ حادثهای، زندگی زن را از سفری زیارتی همراه با دو نفر از همدندانهایش، چند روز زندگی در خانه، تخلیة خانة قدیمی و اسبابکشی به خانة جدید و رفتن به سوی فرودگاه را ثبت و تصویر میکند؛ انگار که رفتن از آن خانه (بدون سوزناک کردن قضیه) و رفتن از ایران، خبر از پایان یک دوران و آغاز دورهای جدید میدهد.
قمر خانم ویژگی خاصی ندارد. نه نوع زندگیاش خاص است، نه اتفاق غیرمنتظرهای در این زندگی رخ میدهد، نه کار خاصی از او سر میزند، نه مثلاً آدم شوخطبعی است، نه حرفهای بامزهای یا عمیقی میزند. یک زن کاملاً معمولی است. فیلمساز با استفاده از همین سادگی او پرداختی را انتخاب کرده که حاصلی سهل و ممتنع داشته و هیچ معلوم نیست برای آدمی دیگر، همین جواب را بدهد. سپردن نقش راوی به قمر خانم نتیجهای فوقالعاده به بار آورده و بخش مهمی از جذابیت فیلم حاصل این ترفند ابتکاری است. روایت قمر خانم به شکل جملههای رایج رو به دوربین نیست، بلکه متن نوشتة فیلمساز را با همان لحن ساده (که میکوشد در این مورد حالتی رسمی هم به آن بدهد) با تهلهجة ترکیاش میخواند و صدای او با مکثها و تپقهایش روی تصویرهای فیلم گذاشته شده. فیلمساز بدون هیچ تمهید و تأکیدی موفق میشود پیرزنی را به بیننده معرفی کند که مظهر تلاقی سنت و مدرنیسم است؛ هم به سفر زیارتی میرود و دلبستة خانة قدیمی است و مشغلهاش خیاطی و آشپزی است و هم آرزوی دیدن برج ایفل را دارد و اهل آرایش و ماهواره و چکآپ است.
فیلم البته کمی طولانی است و بهخصوص در سکانسی که پسر خانواده توضیح مفصلی دربارة خانة قدیمی و یادگارهای گذشته میدهد، شخصیت اصلی را فراموش میکند؛ سکانسی که کاملاً قابل حذف است و با حذف برخی از لحظههای تلفشدةدیگر – بهخصوص از سکانس آخر در راه فرودگاه – میتواند تبدیل به اثری خوشریتم و مثالزذنی شود. بیتردید این نکته که سازندة فیلم یک زن است نقش اساسی در این داشته که بتواند به خلوت سوژهاش نزدیک شود؛ اما فقط همین هم نیست. وقتی به خلوت سوژه نزدیک شدی آن وقت باید فیلمسازی نکتهبین و خلاق هم باشی تا نتیجة کار، بشود خانة قمر خانم.
کارگردان و تهیهکننده: آیدا پناهنده. تصویربردار: عماد خدابخش. تدوین: ارسلان امیری، آیدا پناهنده. صدابردار: مهدی صادقی. صداگذار: مهرشاد ملکوتی. محصول ۱۳۹۰، ۷۴ دقیقه.