پیروز کلانتری: روز جمعه ۳ تیرماه دیدار معارفه و گپ و گفت اولیۀ داوران «جایزۀ مستند برتر سال» برگزار شد. فیلمها در حال رصدشدن است، مسائل پیش رو و توجهات، یک به یک خودش را نشان میدهد و اولین نوبت تماشای فیلمها توسط جمع داوران آخر همین ماه اتفاق میافتد.
لطف و خصوصیت این برنامه و این نوع داوری اتفاقاتی است که در طول سال و در مسیر تماشای فیلمها و مراودۀ داوران حول مسائل نقد و بررسی فیلمهای مستند رخ میدهد. اهالی نقد و نظر سینمای مستند فیلمهای بیشتری در طول سال میبینند، با هم فیلم میبینند، فضا به وجود میآید و ترغیب میشوند که بیشتر در بارۀ فیلمهای مستند بنویسند و این جوری فیلمهای مستند به نمایش درآمده در طول سال، لااقل در میان منتقدان و نویسندگان سینمای مستند، تماشا و دنبال میشود. این اتفاق دستامد بلافصل و حداقلی این فعالیت است.
قرار است سایت ویژۀ پوشش دهندۀ این فعالیت هم راه بیفتد و در مسیر اطلاع رسانی و ارائۀ نوشتهها و نظرات داوران، در طول سال فعال باشد و هدف پیش رو گذاشتن و شفاف سازی این فعالیت در کل مسیر زندگی یک سالهاش را بهتر و گستردهتر تأمین کند.
چند سال پیش در «گروه مطالعات سینمای مستند» و در میان هفت هشت نفر از دوستان این تجربه را در فضایی دیگر داشتیم و در همان فعالیت جمع و جورتر هم تفاوت فعالیت و تأثیر این نوع داوری خودش را نشان داد که برآمد آشکارش اعلام نظرات تک تک ما در بارۀ فیلمها و نوشتههای جداگانۀ ما بود در صفحات ویژۀ آن داوری در ماهنامۀ «فیلم» همان سال.
به نظر من در این نوع داوری، در قیاس با داوریهای معمول در جشنوارهها، آنچه بیشتر پیش چشم میآید و برجسته میشود نه فقط آن فیلم نهایی، و نه حتی ده فیلم برتر سال، که انتخابهای تک تک داوران و نوشتههای تک تک آنها در بارۀ فیلمها و شأن نزول توجهات و رویکردهایشان در تماشا و انتخاب فیلمهای برترشان است. نزدیکی و تفاوت این رویکردها، ملاط و محتوای آنها و میانگین و برآمد این نگاههای متفاوت در انتخاب نهایی فیلمها، حرفها و جذابیتهای نظری و تحلیلی بسیار بیشتری در خود دارند تا صرف یک جایزه بازی و اعلام نظر نهایی که تمامی مسیرش از دید و نگاه پیگیران ماجرا پنهان باقی میماند.
لطف و حاصل دیگر این داوری بحثهایی است که خواه ناخواه میان داوران درمی گیرد و سایت «جایزه مستند برتر سال» میتواند به آن سروشکل بدهد و فعال ترش کند. در همین دیدار اخیر این بحث مطرح شد که فیلمها به تفکیک طول و زمان دقیقهای آنها داوری شوند یا در کنار هم و بیتوجه به این ویژگی. جدا از نظرات و مباحث مربوط به اصل این دو رویکرد، آنچه در طرح این مبحث برای خود من مهم بود و جا و اهمیت دقیق شدن و انکشاف بحث برایم پیدا کرد، زندگی جداگانۀ فیلمهای رسانهای و هنری یا فرمال در میان مخاطبان متفاوت آنها و نیز در رسانهها و جشنواره هاست و اینکه این دو نوع فیلم چگونه و تا کجا میتوانند در کنار هم تماشا و داوری شوند؟ به نظر میرسد بحث تفاوت طول زمانی فیلمها هم در جایی به همین بحث محتوایی رسانهای یا هنری بودن فیلمها متصل میشود و در یک فضا و جایگاه قرار میگیرند؛ از جمله این واقعیت که فیلمهای رسانهای اغلب میان مدت و بلند مدتاند و فیلمهای هنری و فرمال اغلب کوتاهاند. البته تفاوت سه نوع فیلم مستند کوتاه، میان مدت و بلندمدت تنها به جایگاه رسانهای یا هنری آنها مربوط نیست و اهمیت یا اولویت روایت، ایده، شخصیت، نقطۀ دید، ریتم، و … در فیلمهایی با طول زمانی متفاوت جای بحث و بررسیهای جداگانه دارد.
بروز و مطرح شدن مباحثی از این دست در میان داوران و گسترش این بحث و جدلها در میان علاقه مندان سینمای مستند بسیار جذاب و کارآمد خواهد بود.
این یادداشت ابتدا در سایت ومستند منتشر شده است.